شاید شما هم از آن دسته از افرادی باشید که بهواسطهی کمبود فرصت (و البته نبود حوصله)، اخبار و مقالات را بهسرعت میخوانید و جویدهونجویده از آن عبور میکنید. اما باید بدانید این روش در بلندمدت آنچنان که بایدوشاید جوابگوی نیازهای شما نیست. بهعنوان نمونه، یک پژوهش تازه نشان داده است که افرادی که تنها خلاصهای از فیدخبری فیسبوک را مطالعه میکنند، دچار این توهم میشوندکه بیشتر از آنچه واقعا خواندهاند، اطلاعات دریافت کردهاند.
بسیاری از کاربران با نگاه سرسری به پیشنمایشی از مقاله بهجای خواندن کامل آن، درک خود از یک مسئله را دستبالا میگیرند. این امر بهویژه برای دستهای از افراد صادق است که دانش آنها متاثر از احساساتی قوی و طبعا عقایدی سرسختانه است. پژوهشگران از کالج یورک از پنسیلوانیا در بخشی از مقالهی تازهی خود آوردهاند:
از آنجا که بیشتر کاربران وبسایتهای ارتباط جمعی تنها با اخبار پستشده در این سرویسها سروکاردارند، قرار گرفتن در معرض اطلاعات سیاسی در این رسانههای اجتماعی ممکن است بهسادگی باعث شکلگیری توهم یادگیری سیاسی در آنها شود.
این مطالعه تعداد تقریبی ۱۰۰۰ نفر از شرکتکنندگان را به سه گروه تقسیم کرد تا میزان دانشی را که واقعا درمورد یک موضوع کسب کرده بودند و نیز میزان دانشی را که گمان میکردند کسب کردهاند، اندازهگیری کنند. فرمت اطلاعاتی که در اختیار هر گروه از شرکتکنندگان قرا میگرفت، کمی متفاوت بود و نیز از همهی افراد خواسته شد که فرم نظرسنجی مربوطبه سبک شناختی خود را تکمیل کنند.
از گروه اول شرکتکنندگان (با جمعیت ۳۲۰ نفر) خواسته شد تا یک مقالهی کامل از واشنگتنپست را با موضوع غذاهای اصلاحشدهی ژنتیکی (GM) مطالعه کنند. از گروه دوم (با جمعیت ۳۱۹ نفر) خواسته شد یک فید خبری فیسبوک را با چهار مقاله در پیشنمایش مطالعه کنند که یکی از مقالات، همان مقالهی مورد اشاره از واشنگتنپست بود. گروه سوم (آخرین گروه) نیز هیچگونه اطلاعاتی دریافت نکردند.
برای ارزیابی سطح آگاهی آنها درمورد غذاهای اصلاحشدهی ژنتیکی، به شرکتکنندگان ۶ سؤال واقعی ارائه شد؛ بههمراه پنج پاسخ که میتوانستند آنها را در مقالهی یادشده بیابند و سه پاسخ دیگر که در پیشنمایش فید خبری فیسبوک به چشم میخوردند.
برای اندازهگیری سطح اطمینان افراد، از شرکتکنندگان خواسته شد تا برآورد کنند که به چند سؤال، پاسخ درست دادهاند. جای تعجب نبود که آنهایی که مقالهی کامل را خوانده بودند، اغلب سوالات را بهدرستی پاسخ دادند. درحالیکه گروهی که پیشنمایش را خوانده بودند، تنها یک پاسخ درست بیشتر نسبت به گروهی که هیچ اطلاعاتی در اختیار نداشتند، به ثبت رسانده بودند.
علاوهبر این، یافتهها نشان میدهد که افرادی که تنها این پیشنمایش را خوانده بودند، از دانش خود بیشازحد مطمئن به نظر میرسیدند. جالبتر آنکه شرکتکنندگانی که از سبکشناختی «احساسی» برخوردار بودند، اطمینان بیشتری نسبتبه درستبودن پاسخهای خود نشان میدادند.
این «نیاز به تاثیرپذیری» اساسا بدان معنا است که شرکتکنندگان از واکنشهای درونی یا شهودی قدرتمندی بهرهمند هستند که شک به خود راه نمیدهند. بهعبارت دیگر، میتوان گفت احساس صحیحبودن برای بسیاری از افراد، رضایتبخشتر از اطلاعات صحیح داشتن است. نویسندگان مینویسند:
در افرادی که بیشتر تحت تاثیر احساسات قرار دارند، احساسات مثبت نسبتبه درستی تصورات شخص، غلبهی بیشتری بر نیاز به صحت اطلاعات دارد. بنابراین فرد بهخاطر دسترسی محدود به اطلاعات، بهسمت احساس اطمینان کاذب نسبت به دانش خود کشیده میشود.
متاسفانه این اطمینان غلط ممکن است پیامدهایی بسیار جدی داشته باشد. این وضعیت نهتنها کاربران را مستعد باور اخبار دروغین و اطلاعاتی نادرست میکند - که خود معضلی عمیق و روبهرشد در جوامع مدرن است - بلکه میتواند در قطبیدهشدن عقاید و سوگیری سیاسی آنها نیز بسیار مؤثر واقع شود.
امروزه ۶۷ درصد از آمریکاییها اخبار خود را از رسانههای اجتماعی دریافت میکنند. بهگونهای که فیسبوک تبدیل به منبع مهمی برای نشر اطلاعات سیاسی شده است. اما آیا چنین رسانههایی واقعا میتوانند منبع مناسبی برای افزایش درک سیاسی مخاطبان باشند؟
این مطالعه بهصراحت میگوید که پاسخ به این پرسش، منفی است. تنها در حدود هفت درصد از مواقع، یک کاربر معمولی فیسبوک روی گزارشهای خبری سیاسی آمده در فید خبری خود کلیک میکند که این خود بدان معنی است که اکثریت قریب به اتفاق مردم درمعرض حجم اندکی از اطلاعات واقعی بههمراه حجم غیرقابلتصوری از اطمینانی کاذب قرار دارند. نویسندگان در جمعبندی میگویند:
«همانطور که فیسبوک بهشکل فزایندهای در حال معرفی بهعنوان یک منبع خبری است، دور از ذهن نیست که اطمینان بیشازحد مخاطبان بهمرور مشکلساز شود، بهخصوص اگر این دانش دریافتی مبتنیبر اطلاعاتی غلط باشد.»
ورود به سایت